:ﻒﻟﺆﻣ - dl.phdkonkoor.comdl.phdkonkoor.com/ketab-arshad/falsafe-j2.pdf · 3) Act of...

25
ﳎﻤﻮﻋﻪ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻣﺆﻟﻒ: ﺳﯿﺪﺣﺴﺎﻡ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﺟﻼﻟﯽ ﻃﻬﺮﺍﻧﯽ

Transcript of :ﻒﻟﺆﻣ - dl.phdkonkoor.comdl.phdkonkoor.com/ketab-arshad/falsafe-j2.pdf · 3) Act of...

جمموعه فلسفه

مؤلف: طهرانیجاللی الدین سیدحسام

عنوان صفحه

3129سال

زبان انگلیسی )تخصصی( 1

فلسفه غربی 11

فلسفه اسالمی 11

متون تعبیر فلسفه اسالمی )زبان عربی( 63

منطق عمومی 74

فلسفه عمومی 74

ریاضیات عمومی 33

3121سال

زبان انگلیسی )تخصصی( 47

فلسفه غربی 88

فلسفه اسالمی 74

متون تعبیر فلسفه اسالمی )زبان عربی( 117

منطق عمومی 111

فلسفه عمومی 161

ریاضیات عمومی 171

3124سال

زبان انگلیسی )تخصصی( 177

فلسفه غربی 137

فلسفه اسالمی 141

اسالمی )زبان عربی(متون تعبیر فلسفه 184

منطق عمومی 177

فلسفه عمومی 116

ریاضیات عمومی 111

مجموعه فلسفه

1

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ |تخصصیزبان |

PART C : Reading Comprehension : Read the following passages and choose the best choice (1), (2), (3) or (4). then mark it on Directionsyour answer sheet .

خواندن و درک مطلب

را انتخاب کنید و سپس آن را درپاسخ نامه عالمت بزنید. 4ویا 3ویا 2ویا 1متون زیر را بخوانید و بهترین گزینه از :دستورالعملPASSAGE 1 : The current definition of the term mysticism arose via Platonism and Neo- platonism—which referred to the Eleusinian initiation as a metaphor for the "initiation" to spiritual truths and experiences — and is the pursuit of of communion with, identity with, or conscious awareness of an ultimate reality, divinity , spiritual truth, or God through direct experience , intuition or insight. Mysticism may be dualistic , maintaining a distinction between the self and the divine, or may be non-dualistic. Many if not all of the world’s great religious have arisen around the teachings of mystics (including Buddha, jesus, Lao Tze, and Krishna ); and most religious traditions describe fundamental mystical experience , at least esoterically. Enlightenment or Illumination are generic English terms for the phenomenon , derived from the Latin illuminatio (applied to Christian prayer in the 15th century) and adopted in English translations of Buddhist texts , but used loosely to describe the state of mystical attainment regardless of faith. Conventional religious , by definition , have strong institutional structures , including formal hierarchies and mandated sacred texts and/or creeds. Adherents of the faith are expected to respect or follow these closely, so mysticism is often deprecated or persecuted.

:1متن وجوي یافتن وحدت با آگاهی درونی اتب افالطونی و نوافالطونی پدید آمد و جست(عرفان) از طریق مک mysticismتعریف رایج اصطالح

ي شخصی و شهود است. عرفان معموال بر اعمالی تکیه دارد که به پرورش این از واقعیتی غایی، الوهی، حقیقتی روحانی یا خدا از طریق تجربه

نگر باشد.تواند غیردوگانهتقد به تمایز بین خود و خداست و مینگر باشد که معتواند دوگانهها معطوف است. عرفان میتجربه

هاي دینی تر سنتاند. و بیشو کریشنا) شکل گرفته وهاي عارفان (مثل بودا، عیسی، الئوتزي ادیان جهان در کنار آموزهتر و نه همهبیش

و اشراق اصطالحات انگلیسی براي این روشنگري. کنندصورت رمزي و تمثیلی، توصیف میهاي عرفانی بنیادین را حداقل بهتجربه

اند. اما براي توصیف هاي انگلیسی از متون بودایی استفاده شدهاند و در ترجمهمشتق شده illuminatoي التینی اند که از واژهپدیده

روند.کار میحالت وجد عرفانی جداي از ایمان هم به

اند: از ایمانیانهاي مقدسساختارهاي اساسی قدرتمندي از قبیل، شرعیات و متون یا آموزهي ادیان مرسوم، بنابر تعریف، دربردارنده

خاطر است که عرفان اغلب تقبیح شده است.ها پیروي نمایند. بدینها را کامال احترام کنند یا از آنرود که اینانتظار می

ي فلسفهمجموعه 216- what does the passage mainly discuss?

1) Basic Mystical Experiences 2) Dualistic Aspect of Mysticism 3) Present Meaning of Mysticism 4) Conventional World Religious

صحیح است. »3«پاسخ : گزینه

کند؟این متن راجع به چه چیزي صحبت میـ 16

هاي عرفانی پایه) تجربه1

ي عرفانانگارانهي دوگانه) جنبه2

ي عرفانمعناي واژه) 3

) ادیان مرسوم جهان4

17- According to the passage, the term mysticism is the .......... communion with God through . ..........

1) quest for — instinct 2) quest for — education 3) search for — wisdom 4) search for — knowledge

صحیح است. »1«سخ : گزینه پا

گیرد.صورت می.......... خداست که از طریق صمیمیت و همدلی با .......... برطبق متن، اصطالح عرفانـ 17

) تالش براي ـ غریزه (فطرت)1

) تالش براي ـ آموزش2

وجوي ـ خرد) جست3

وجوي ـ دانش) جست4

18- If the author is right, then mysticism typically revolves around practices intended to .......... direct

experience.

1) disturb 2) hinder 3) neglect 4) promote

صحیح است. »4«پاسخ : گزینه

3 ........... هاي غیرمستقیم راگردد که تمایل دارند تجربههایی میگاه عرفان معموال حول تجربهاگر حق با نویسنده باشد آن ـ18

) ترقی بدهند.4 ) مورد غفلت دانند.3 ) عقب بیاندازند.2 ) برهم بزند.1

19- Which of the following is NOT true of most of the world’s great religious including Buddha , Jesus , Lao Tze, and Krishna?

1) They have emerged around the teachings of mystics. 2) They give an account of spiritual experience at least secretly. 3) They describe basic mystical experience secretly and openly. 4) They explain the state of mystical attainment regardless of faith.

صحیح است. »4«پاسخ : گزینه

ي اکثر ادیان بزرگ جهان شامل بودا، عیسی، الئوتز و کریشنا نادرست است؟کدام گزینه دربارهـ 19

هاي عرفانی پدید آمدند.ها بر محور آموزه) آن1

صورت تمثیلی و رمزي بیان کردند.هاي روحانی را حداقل بهها علتی از تجربه) آن2

صورت وسیع و رمزي شرح دادند.هاي عرفانی پایه را بهربهها تج) آن3

ها جایگاه دستیابی به عرفان بدون اتکا به ایمان را توضیح دادند.) آن4

20- What do the words Enlightenment and Illumination in line 10 refer to?

1) State of intellectual and scientific awareness 2) State of spiritual fulfillment irrespective of faith 3) Act of decorating a text , page, or initial letter with ornamental designs 4) Decorative features used in the art of illuminating or in decorative lighting

صحیح است. »2«پاسخ : گزینه

گردند؟به چه چیزي برمی Illuminationو Enlightenmentهاي واژهـ 20

) توضیح عقالنی و علمی آگاهی1

طرفانه) شرح روحانی ایمان بی2

هاي نخستین با طراحی گیاهی) کنش آزین بستن متون و صفحات یا نامه3

هاهاي زینتی استفاده شده در هنر چراغانی یا آزین بستن چراغ) چهره4

ي فلسفهمجموعه 10

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ| فلسفه غربی |

هیوم معتقد است که ضرورت علی: -31

) یک عادت ذهنی است.1

) متعلق به ذات امور است.2

ي خداوند است.) برخاسته از اراده3

) حاصل همکاري ذهن و عالم خارج است.4

صحیح است.» 1«گزینه پاسخ:

رسش پ باداند. این نظریه در رویارویی کند و اعتقاد عمومی به علیت را ناشی از عادت ذهنی میهیوم عقلی بودن اصل علیت را انکار می

و حادثه بین دسازد که ي دیگر ذهن را مهیا میکند که تکرار یک حادثه به دنبال حادثهادعا می،از اینکه منشاء اعتقاد به علیت چیست؟

کند و ي مکرر سوخته چوب و کاغذ در مجاورت آتش ذهن به توالی این دو حادثه عادت میبا مشاهده ذهني علیت برقرار کند، رابطه

نماید که آتش علت سوختن است.حکم می

ه ذهن در اثر عادت، بین اي جعلی و قراردادي است کهاي جهان نیست بلکه رابطهاي واقعی میان حوادث و پدیدهپس علیت رابطه

سازد.مشاهدات مکرر خود از حوادث برقرار می

از نظر کدام فیلسوف صورتی که بین یک گزاره صادق و امر واقع متناضرش مشترك است ، قابل گفتن نیست، بلکه قابل اشارت -32 است؟

ویتگنشتاین) 4 راسل) 3 فرگه) 2 مور) 1

صحیح است.» 4«پاسخ: گزینه

دانست، تصویر اي را تصویر منطقی یک وضعیت میهر گزاره (ویتگنشتاین) اي بتواند به نحوي که اوباید احراز شود تا گزاره چه شرایطی

اي که باز نموده شده است تناظر یک به یک داشته باشند. منطقی وضعیتی شود؟ اوال اجزاء گزاره باید با اجزاء وضع امور یا امر واقع اتمی

هاي ساختار یا صورت وضع امور تناظر یک به یک داشته باشند. ثالثا گزاره اي ساختار یا صورت گزاره باید با ویژگیهثانیا ویژگی

گوید نماید همبستگی داشته باشد. ویتگنشتاین می) با وضع اموري که گزاره آن را باز میlaw of projectionباید به حکم قانون تصویر (

کنند.ها چنین کاري نمیاي از نامکنند، مجموعهیان میفقط امور واقع مدلولی را ب 36 – 35 – 34صفحات ،لودویگ ویتگنشتاین، هادسون

11 ؟نداردکدام گزینه را هایدگر قبول -33

امکان هستی است.» مرگ) «1

بنیاد وحدت دازاین است.» من) «2

کردن.ترین امکان را تحمل رو شدن و خوديیعنی با خود روبه» آینده) «3

شود.دارد و شنیدن و سکوت را هم شامل می» زبان«تر از معنایی عا» گفتار) «4

صحیح است.» 2«پاسخ: گزینه

بخشد پروا است. در پروا است که دازاین در چه که بنیاد وحدت دازاین است و حیث اگزیستانس دازاین را کلیت میاز نظر هایدگر آن

بخشد.در جهان بودن خود را وحدت می گیرد وار میگان دیگر قردر کنار هستندجهان و

.......... . از نظر هوسرل پدیدارشناسی عبارت است از تحلیل -34

شوند.) اشیائی که از مشاهدات حسی استنباط می1

شوند.اشیائی که از طریق تأمالت عقلی ادراك می) 2

آیند.میماهیاتی که به نحو با واسطه به ادراك حسی در ) 3

گیرند.واسطه متعلق تجربه شهودي قرار میماهیاتی که به نحو بی) 4

صحیح است.» 4«پاسخ: گزینه

ز این شود. وقتی هوسرل اواسطه و تمام پیچیدگی انضمامی و شخصی آن، ادراك میشود که بیاز بعضی عبارات هوسرل چنین متبادر می

ه کگوید و آنگاه ر وجدان من پس از تأویل هم مانند پیش از آن حاضرند، سخن میمیز و از این درخت سیب به گل نشسته که د

شود که پدیدارشناسی عبارت ازچنین متبادر به ذهن و تصور می ،کندپدیدارشناسی را به عنوان سیالن محض حاالت وجدان معرفی می

ي ماهیت و ذوات ف در پدیدارشناسی منحصرا دربارهي مربوط به زندگانی خصوصی است اما درست برخالهاي روزانهنوعی یادداشت

شود و آن به اصطالح هوسرل علم ماهوي و شهود ذات است.مطالعه می 38ي صفحههاي هست بودن، ورنو و ژان وال، پدیدارشناسی و فلسفه

ي فلسفهمجموعه 12

؟نیستي منطق هگل درست کدام گزینه درباره -35

) منطق همان نظام مقوالت است.1

او با علم مابعدالطبیعه یکی است.) منطق 2

) موضوع منطق عبارت است از حقیقت در ذات خویش بی هیچ پیرایه و نسبت به ماسوا3

به خودش به نحوي پیوسته با ظهور انضمامی مطلق در طبیعت و تاریخ» مطلق«) منطق عبارت است از دانش 4

صحیح است.» 4«پاسخ: گزینه

پرده برگرفتن از گوهر ذات مطلق است نزد هگل همان منطق است. این نظر نزد کسانی که منطق را علم آن بخش از فلسفه که کار آن

که آید. اما باید به یاد داشته باشیممعنا به شمار میدانند و یکسره جدا از علم مابعدالطبیعه، دیدگاهی گزاف و حتی بیوري ناب میضح

نمایانگریش –) یا خود externalizationاندیشه را در ذات خویش، جدا از برونهشتگی ( ي ناب است. ایننزد هگل مطلق همانا اندیشه

)self – manifestationي جا که اندیشهي ناب در ذات خویش همان منطق است. به عالوه از آنتوان در نظر گرفت. علم اندیشه) می

ات خویش اي که با مطلق در ذه یکی است، یعنی با علم مابعدالطبیعهناب، به اصطالح، گوهر واقعیت است پس منطق با علم مابعدالطبیع

سروکار دارد.

انگارهاي تر کرد. بر اساس پیشتوان روشن) میtranscendental logicمطلب را با پیوند دادن مراد هگل از منطق با دید کانت از منطق برین (

جهان ها مربوط بهبا واقعیت در ذات خویش دمساز است بلکه کارکرد شناختی آنتوانیم چنین انگاریم که مقوالت ذهنی انسانی کانت نمی

ي آفریننده را کشد بپرهیزیم، اندیشه) میsolipsism) که کارش به خودباوري (subjectivismت که از ذهن باوري (اس ت و اگر بناسا پدیدار

کند به صورت علم ها پژوهش میشود و منطق که در آنمطلق بدل میي بدینسان مقوالت به مقوالت اندیشه .ي مطلق گرفتباید اندیشه

دهد.شود که خود را در طبیعت و تاریخ نشان میي مطلق میي گوهر یا سرشت اندیشهآید و نمایندهمابعدالطبیعه در می 192 – 191فحات ، ص7لد کاپلستون، ج تاریخ فلسفه

ت کدام است؟از نظر کانت شرط نهایی وحدت ترکیبی کثرا -36

مقوالت محض فاهمه) 2 ) صور شهود1

تصورات عقل محض) 4 ادراك نفسانی محض) 3

صحیح است.» 3«پاسخ: گزینه

شوند، بدون ترکیب معرفت اعیان کند و آنچه در مفهوم آن کثرات یک شهود معین متحد میطور تعریف میکانت متعلق معرفت را این

ي تصور است و چون باید این تواند به ذهن عرضه کند ...، زیرا این یک عمل ذاتی قوهحس هرگز نمی غیرممکن است. ارتباط کثرات را

97

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ| فلسفه اسالمی | د.کننرا اثبات می» واجب الوجود بالذات واجب من جمیع الجهات«ي ي محال بودن .......... براي واجب تعالی، قاعدهفیلسوفان اسالمی بر پایه -51

) ترکب ذات2 ) استعداد1

) ماده4 حالت انتظار )3

صحیح است. »2«پاسخ : گزینه

باشد، آن است که هر کمالی که ثبوتش براي او ممتنع و محال نیست، الوجود میالوجود بالذات، از جمیع جهات واجبکه واجبمعناي این

ل ثابت است و این درصورتی است که آن محموباشد. پس هر محمولی را به او نسبت دهیم یا بالضرره براي او بالضرورة براي او ثابت می

که بالضروره از او سلب اي از نقصان در آن باشد مانند علم، حیات و قدرت و یا آنکه شایستهآنحاکی از کمالی از کماالت باشد بی

ن ، رنگ و شکل. بنابرایاي از نقصان بوده باشد، مانند عجز، جهل، جسمیت، حرکتشود و این درصورتی است که در آن محمول شائبهمی

چیزي که نسبتش به آن ذات به نحو امکان خاص باشد، قابل تصور نیست.

باشد، که هر کمالی که براي واجب تعالی امکان عام داشته باشد، یعنی ثبوتش براي او ممتنع نباشد ضرورتا براي او ثابت میحاصل آن

آن کمال امکان خاص خواهد بود، یعنی ذات واجب از آن کمال تهی بوده و نسبتش زیرا اگر ضرورتا براي او ثابت نباشد، نسبت واجب به

تواند آن را نداشته باشد و معناي این سخن آن است که ذات تواند آن را داشته باشد و میباشد، یعنی میبه بود و نبود آن کمال یکسان می

که واجب تعالی وجود نامحدود است و مقید به هیچ قید عدمی آن ي کماالت نیست. حالواجب محدود بوده و وجود صرف و داراي همه

نبوده و هیچ نقصان و کمبودي در او راه ندارد.

) 320ـ321صفحات ـ 1جلد ـ شیروانی ـ الحکمۀ بدایۀترجمه و شرح(

ي فرعیت شده، این است که:بهترین پاسخ به اشکال معروفی که بنابر اصالت وجود متوجه قاعده -52

اند و اشکال از اساس منتفی است.الحملعکس قضایاي وجودي،) 1

) عروض وجود براي ماهیت، از قبیل عروض مقولی نیست.2

خورد.ي بسیطه، تخصیص می) قاعده در مورد مفاد هلیه3

هاي وجود نیستند.) ماهیات، چیزي جز حصه4

صحیح است. »1«پاسخ : گزینه

ي فلسفهمجموعه 98

عبارت دیگر مجراي قاعده اي براي شیء دیگر ثابت شود نه در مورد ثبوت خودش بهشود که شیءیي فرعیه در موردي جاري مقاعده

».بسیطه هلیه«است نه » ي مرکبههلیه«

گوید ي فرعیه میکه قاعدهدر واقع عروض وجود بر ماهیت به معناي اصل ثبوت ماهیت است نه ثبوت چیزي براي ماهیت. درحالی

اي ي فرعیت به قضایایی مربوط است که ثبوت چیزي برباشد. بنابراین قاعدهیگر فرع بر ثبوت آن چیز میثبوت چیزي براي چیز د«

کند نشده ي جنس ساکن زمین است و از ابتدا شامل قضایایی که اصل ثبوت شیء را بیان میکند. مانند قضیهچیز دیگر را حکایت می

باشد.هاي آن مییر از وجود و مرادفها غاست و اختصاص به قضایایی دارد که محمول آن

باشد.به میي مرکي فرعیت خصوص قضایاي هلیهاند زیرا موضوع قاعدهعبارت فنی قضایاي هلیه بسیطه تخصصا از موضوع فرعیت بیرونبه

) 116صفحات ـ 1جلد ـ شیروانی ـ الحکمۀ بدایۀترجمه و شرح(

؟نیستي جوهر درست کدام یک درباره -53

گانه، استقرا است.اساس تقسیم آن به اقسام پنج )1

ي ماهیت است.) از اقسام اولیه2

) انکار آن در مقابل عرض، مستلزم اثبات آن است.3

ي خود ذاتی است.گانه) در اقسام پنج4

صحیح است. »4«پاسخ : گزینه

ي وجودش از دو حال خارج نیست:وقتی در خارج موجود شد نحوهشود. زیرا ماهیت بندي به جوهر و عرض تقسیم میماهیت در اولین تقسیم

نیاز از آن ماهیت است نباشد، خواه اساسا وجودش در ضمن هیچ موضوعی که وجودش در ضمن موضوعی که در تحققش بیآن .1

که براي موجود شدن نیاز به آن که وجودش در ضمن یک موضوع باشد اما موضوعی نباشد مانند جواهر عقلی که قائم به ذات هستند یا آن

باشد.ها میهاي عنصري، که وجودشان در ضمن ماده است و در عین حال وجود آن ماده نیز متکی به آن صورتماهیت دارد. مانند صورت

یز م و ننیاز از آن ماهیت، مانند ماهیت نزدیکی و دوري بین اجساکه وجودشان در ضمن چنین موضوعی باشد یعنی موضوعی بیآن .2

مانند نشستن، ایسادن روي آوردن و پشت کردن انسان.

وجود این دو قسم تا حدي ضروري و بدیهی است زیرا اگر کسی وجود جوهر را به فرض انکار کند به ناچار اعراض را جوهر دانسته

است و بنابراین ناآگاهانه وجود جوهر را پذیرفته است.

99 .اند، عقل و نفس و ماده و صورت و جسمي مقوالت، استقراء است و جوهر را بر پنج نوع دانستهبندمستند و مدرك حکماي مشاء در دسته

قسم است. 5گانه وجود ندارد. اما جواهري که برهان بر وجودشان اقامه شده همین 5البته هیج دلیلی بر منحصر بودن جوهر در انواع

) 139 يهصفح ـ 2جلد ـ شیروانی ـالحکمۀ بدایۀ ترجمه و شرح(

رسد؟کدام عقل است که با آن انسان به مرتبه عالما علمیا ماهیا للعالم العینی می -54

) بالفعل2 ) بالملکه1

) هیوالیی4 ) مستفاد3

صحیح است. »3«پاسخ : گزینه

اند عقل چهار مرتبه دارد:گفته

نامند، چون با تهی بودنش از معقوالت شبیه هیوال است که نسبت نیعقل هیوالي معقوالت بالقوه باشد و آن را که نسبت به همهاین .1

باشد.ها بالقوه میي صورتبه همه

ه شود زیرا آگاهی به بدیهیات پیش از آگاهی بکه تصورات و تصدیقات بدیهی در آن تعقل میاست اي است و آن مرتبه عقل بالملکه .2

گیرد.مطالب نظري صورت می

و آن عبارت است از تعقل مطالب نظري با وساطت علوم بدیهی گرچه بین خود مطالب نظري ترتیب خاصی برقرار است. عقل بالفعل .3

حو که همه ندست آورده تعقل کند، اعم از معقوالت بدیهی و نظري که مطابقند با واقعیات جهان باال و پایین، بدینچه را بهکه تمام آناین .4

د.شونامیده می عقل مستفادتوجه داشته باشد. در این صورت یک جهان علمی شبیه جهان عینی خود بود که را حاضر کرده و به همه

) 297ـ298 يهصفح ـ 3جلد ـ شیروانی ـالحکمۀ بدایۀ ترجمه و شرح(

........... هاي علمی رابه اعتقاد عالمه طباطبایی، صورت -55

وان حقیقتا کیف نامید.تاند، می) از آن حیث که کمال ثانی نفس1

اي نیستند.توان حقیقتا کیف دانست، زیرا تحت هیچ مقوله) نمی2

توان مجازا کیف نامید.اند، می) از آن حیث که کمال زاید براي نفس3

توان اصالتا یا بالعرض کیف نامید.) از آن جهت که موجود کیفی هستند، نمی4

صحیح است. »1«پاسخ : گزینه

109

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ| )ی(زبان عرب یاسالم همتون معتبر فلسف |

) و األدق فی الجواب للترجمۀ أو للتعریب أو المفهوم ن األصح80 – 71عی(

!»:ألن األبیض ال یکفی فیه البیاض و الجسمالوجود الذي للجسم هو موجودیۀ الجسم ال کحال البیاض فی الجسم فی کونه أبیض، « -71

شود عبارت است از وجود خود جسم فقط، و نه ابیض بودن آن، چه در ابیضیت جسم هم ) آن وجود که براي جسم حاصل می1

سفیدي و هم جسم هر دو الزم است!

ه براي اینکه سفید باشد سفیدي آن گردد همان موجودیت جسم است، و نه چون حالت بیاض، ک) وجودي که در جسم حاصل می2

کافی استو نه خود جسم!

) آن وجود که در جسم است همان موجودیت آن است نه چون حالت سفیدي در جسم سفید، چه در حکم بر ابیضیت یک جسم 3

بیاض جسم کافی است نه خود جسم!

الت بیاض در جسم در اینکه سفید است، زیرا در ) وجودي که براي جسم است عبارت از موجودیت جسم است فقط، نه مانند ح4

أبیض بودن جسم، وجود بیاض و جسم به تنهایی کافی نیست!

صحیح است. »4«پاسخ : گزینه

ترجمه نشده است.» الکحال«: ۱در گزینه

به معناي کافی نیست، است نه الزم است.» الیکفی«

نادرست است.» شودوجودي که حاصل می«: ۲در گزینه

بودن و جسم کافی نیست که ترجمه سفیدي را کافی دانسته است. سفید

سفیدي و جسم کافی نیست که در ترجمه سفیدي را کافی دانسته و جسم را نفی کرده است. :۳ در گزینه

ي فلسفهمجموعه 110

»:للعدم حظ من التحقق فی تقابل العدم و الملکۀ، لکونه عدم صفۀ من شأن الموضوع أن یتصف بها!« -72

ایست در تقابل بین عدم و ملکه، چه آن عبارت از عدمی است که موضوع در صالحیت اتصاف بدان نیست!ق را بهره) تحق1

) در تقابل عدم و ملکه، عدم سهمی از تحقق و ثبوت دارد، زیرا عدم وجود وصفی است که موضوع صالحیت اتصاف به آن را دارد!2

شود.بین عدم و ملکه وجود دارد، و سبب آن این است که شأن موضوع مربوط به توصیف آن می) سهمی از تحقق و ثبوت براي تقابل 3

شود، به علت اینکه آن عبارت است از عدم وصفی که موضوع قادر اي از تحقق تشکیل می) براي عدم در تقابل عدم و ملکه بهره4

به توصیف آن نیست!

صحیح است. »2«پاسخ : گزینه

که عدم ترجمه نشده است.» اي دارد از تحققعدم بهره« :۱در گزینه

است از که صفت ترجمه نشده است.» صفتی«عدم

است نه براي تقابل عدم و ملکه.» عدم«سهم براي :۳در گزینه

است.» تصاف به صفت را دارداموضوع شأن«ي آخر ي درست جملهترجمه

نادرست است.» موضوع قادر به توصیف آن نیست: «۴در گزینه

چون: اتصاف ـ توصیف

هست ـ نیست

:»إن کون العلم حاصال لنا، معناه حصول المعلوم لنا، ألن العلم عین المعلوم بالذات، إذ ال نعنی بالعلم إال حصول المعلوم لنا!« -73باشد، و هدف ما از معلوم معنی حاصل شدن معلوم است، چه علم حقیقۀ متعلق علم و آگاهی ما می ) همانا حصول علم براي ما به1

حصول علم است!) حصول علم فقط به معناي حاصل شدن معلوم براي ماست، چه معلوم بالذات در واقع همان علم است، و مقصود ما از معلوم چیزي 2

جز حصول علم نیست!گردد، از آنجاست که منظور لم جز به معناي حاصل شدن معلوم نیست، زیرا معلوم وقتی بالذات باشد علم می) همانا حاصل شدن ع3

ما از علم بخشی از معلوم است!) حاصل بودن علم براي ما به معناي حصول معلوم براي ماست، زیرا علم همان معلوم بالذات است، و در واقع مقصود ما از علم 4

علوم براي ما نیست!چیزي جز حصول م

صحیح است. »4«پاسخ : گزینه

111 علم همان معلوم بالذات است. نادرست است» علم متعلق به علم و آگاهی است« :۱در گزینه

»هدف ما از معلوم حصول علم است.«نه » هدف ما از علم حصول معلوم است«

جا علم و معلوم بالذات جابه »علم در واقع همان معلوم بالذات که هدف ما از علم چیزي جز حصول معلوم نیست.« :۲در گزینه

اند.ذکر شده

لم عین معلوم بالذات است.گردد نداریم و درست این است: عفعل می گرددمعلوم وقتی بالذات باشد علم می :۳در گزینه

اضافی است)» بخشی از(«حصول معلوم منظور ما از علم بخشی از معلوم است

»:!أهل النار یتالمون دائما و یجوعون و یظموون فیأکلون و یشربون عن جوع و عطش، أما أهل الجنۀ فیأکلون و یشربون عن شهودة و لذة« -74

آشامند، خورند و میشوند و تشنه، و بخاطر رفع گرسنگی و تشنگی است که میجهنمیان در رنج و ألم دائمی هستند و گرسنه می) 1

آشامند.خورند و نمیاما بهشتیان جز به جهت شهوت و لذت چیزي نمی

فقط براي رفع گرسنگی و تشنگی ها) اهل دوزخ پیوسته در رنج و عذاب گرسنگی و تشنگی هستند، و خوردن و آشامیدن آن2

ها ناشی از اشتها و التذاذ است!است، و حال اینکه اهل جنت خوردن و آشامیدن آن

ها ناشی از رنج گرسنگی و تشنگی اند و تشنه، لذا خوردن و آشامیدن آن) اهل جهنم دائما در رنج و عذاب هستند و پیوسته گرسنه3

آشامند!خورند و میرغبت و لذت می است، اما اهل بهشت از روي میل و

) دوزخیان دائما گرفتار رنج و عذاب گرسنگی و تشنگی هستند، و خوردن و آشامیدن انان ناشی از گرسنگی و تشنگی است، و 4

حال اینکه اهل جنت خوردن و آشامیدنشان به انگیزه اشتها و لذت است!

صحیح است. »3«پاسخ : گزینه

صورت وصفی ترجمه شده است.جا بهصورت قید ترجمه شود اما اینباید به» دائما«: ۱در گزینه

که فعل است.صورت اسم ترجمه شده است درحالینیز به» یتألمون«

اند.برند و گرسنه و تشنهپیوسته رنج می رنج و عذاب گرسنگی و تشنگی نادرست است: ۴و ۲های در گزینه

199

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ| منطق عمومی | ؟نداردمیان سه گزاره زیر کدام نسبت وجود -91

اند.ها ایرانیاند. هیچ انسانی ایرانی نیست. بعضی انسانها ایرانیهمه انسان

) تداخل2 ) تضاد1

) دخول تحت تضاد4 ) تناقض3

صحیح است. »4«پاسخ : گزینه

هیچ انسانی ایرانی نیست. همهی انسانها ایرانیاند

متداخل

بعضی انسانها ایرانیاند

متناقض

تضاد

وجود ندارد. تداخل تحت تضادي ي مذکور رابطهبین سه قضیه

کدام است؟کنیم. نتیجه قواعد عکس نقیض موافق، عکس مستوي و نقض محمول را اعمال می» هر الف غیر ب است«بر جمله -92

) بعضی غیر الف ب نیست.1

) بعضی غیر الف ب است.2

) بعضی غیر الف غیر ب نیست.3

) بعضی غیر الف غیر ب است.4

صحیح است. »3«پاسخ : گزینه

آید؟ي زیر کدام نتیجه به دست میاز سه مقدمه -93 بعضی د الف است. ب نیست.جلد هیچ هر الف ب است.

د نیست.) بعضی ب 4 د نیست.جلد ) بعضی3 ) بعضی د ب نیست.2 نیست.جلد ) بعضی د1

صحیح است. »1«پاسخ : گزینه

بعضی غیرالف بعضی غیر الف ب است. هر ب غیر الف است ف غیر ب است هر ال

غیرب نیست.

نقض املحمول عکس مستوی عکس نقیض موافق

فلسفه يمجموعه 200

قیاس زیر از شکل .......... و داراي نتیجه ..........است. -94

هر الف ب است.

برخی الف ب است. ) دوم ـ برخی الف الف است.2 ) سوم ـ برخی الف الف است.1

) دوم ـ برخی ب ب است.4 ) سوم ـ برخی ب ب است.3

صحیح است. »3«پاسخ : گزینه

موجبه بودن صغري و کلی بودن حداقل یکی از و در شکل سومشرایط انتاج در شکل دوم اختالف مقدمات در کیف و کلی بودن کبري

مقدمه موضوع است: قیاس، هر الف ب است، برخی الف ب است شرایط انتاج شکل سوم را دارد پس حدوسط در هردو. مقدمات است

یعنی الف. پس:

نتیجه استنتاج زیر کدام است؟ -95

است.جلد هر ب نیست.جلد نگاه بعضی بآاگر هیچ الف ب نیست

نیست.جلد ) هیچ الف4 است.جلد ) هر الف3 نیست.جلد ) بعضی الف2 است.جلد ) بعضی الف1

صحیح است. »1«پاسخ : گزینه

هر الف ب است )1(

شکل دوم هیچ ج ب نیست )2(

منتج اختالف در کیف، کبري کلی هیچ الف ج نیست

شکل اول بعضی د الف است (صغري) )3(

منتج صغري موجبه، کبري کلی بعضی د ج نیست

هر الف ب است.

شکل سوم برخی الف ب است.

بعضی ب ب نیست منتج صغري موجبه، حداقل یک مقدمه کلی

201 نیست.جلد گاه بعضی باگر هیچ الف ب نیست آن .1

است.جلد هر ب .2

دهد پس خاطر استنتاج فوق یک استنتاج رفع تالی است که رفع مقدم را نتیجه میبدین .ي اول استي دوم متناقض تالی مقدمهمقدمه

باشد.می» بعضی الف ب است«ي استنتاج فوق: متناقض هیچ الف ب نیست یعنی نتیجه

ذیل است. گیرد که به شرح) شکل می5قیاس شکل اول منتج (ضرب » استجلد هر ب«ي دوم با مقدمه» بعضی الف ب است«از اقتران

آید؟از دو مقدمه زیر کدام نتیجه به نحو منفصله حقیقیه به دست می -96

است هر الف ب است. اگر برخی ب الف اگر هر الف ب است برخی ب الف است.

) یا هر الف ب است یا هیچ ب الف نیست.2 ) یا هر الف ب است یا برخی ب الف است.1

) یا هر الف ب است یا هر ب الف است.4 ) یا هر الف ب است یا برخی ب الف نیست.3

صحیح است. »2«پاسخ : گزینه

قیاس از نوع اقترانی شرطی مرکب است.

الف ب باشد پس برخی ب الف است.ي اول: اگر هر مقدمه

ه ب ي دوم در واقع یک منفصله بوده که به متصله تبدیل شده: ب همیشه یا الف است یا الف نیست که وقتی به متصله تبدیل بشودمقدمه

س اقترانی شرطی مرکب داریم:پس یک قیا آید.در می» اگر برخی ب الف باشد یا هر الف ب است یا هر الف ب نیست« صورت

اگر هر الف ب باشد پس برخی ب الف است.

اگر برخی ب الف باشد یا هر الف ب است یا هر الف ب نیست.

.اگر هر الف ب باشد یا هر الف ب است یا هر الف ب نیست

.یا هر الف ب است یا هیچ ب الف نیست

بعضی الف ب است.

شکل اول هر ب ج است.

بعضی الف ج نیست صغري موجبه، کبري کلی: منتج

213

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ| فلسفه عمومی |

داند؟کانت، دوام امر واقعی در زمان را شاکله کدام مقوله می -111

) واقعیت4 ) ضرورت3 ) وحدت2 ) جوهر1

صحیح است.» 1«پاسخ: گزینه

تعیین يیعنی تصور آن به عنوان زمینه .در دوام امر واقعی در زمان است ،مقوالت جوهر يگوید که شاکلهکانت می ،ي مقوالت نسبتدرباره

که بر یعنی مفهوم جوهر براي این کنند.ماند درحالی که تمام چیزهاي دیگر تغییر میاي که باقی میتجربی زمان و بنابراین به عنوان زمینه

ستلزم ي تخیل متعین گردد و این مي شاکلهطالق باشد باید متشاکل بشود. یعنی به صورت شاکله درآید یا به وسیلههاي ادراك قابل اداده

گونه به هاست که بدیني دائم تغییر در زمان تصویر گردد. این مقوله فقط در صورتی قابل اطالق بر جلوهآن است که جوهر به عنوان زمینه

صورت شاکله درآید.

272 – 271صفحات ،6لدفلسفه کاپلستون، جتاریخ

چیست؟» تصورات«از نظر الك، سرچشمه تمام -112

) خداوند2 ) تجربه1

) عقل (فطرت)4 ) روح (نفس)3

صحیح است.» 1«پاسخ: گزینه

داند.میي تصورات را تجربه ي همهگرا قائل به تصورات فطري نیست و سرچشمهالك به عنوان یک فیلسوف مهم تجربه

ها و مفاهیمی عقلی است که مقدم بر حس هستند، نه متنزع از حس؟کدام فیلسوف معتقد است که خود روان آدمی در اصل داراي صورت -113

) دکارت2 ) ابن رشد1

) آکوئیناس4 ) اگوستین3

صحیح است.» 2«پاسخ: گزینه

فلسفه يمجموعه 214

دهد؟نشان می کدام مورد مبناي ارسطو را در تعیین تعداد مقوالت -114

) برهان انی2 ) استقراء1

) قیاس تمثیلی4 ) حصر عقلی3

صحیح است.» 1«پاسخ: گزینه

ي ارسطو و حکمت مشاء بر اساس استقراء است و منحصر در ده مقوله نیست.عدد مقوالت در فلسفه

؟نیستندها قائل ها به کدام ویژگی براي اتماتمیست -115

اند.) در فضاي تهی متحرك2 اند.ابدي) ازلی و 1

ها متغیر است.) ذات و طبیعت آن4 اند.ها از یک جنس) همه آن3

صحیح است.» 4«پاسخ: گزینه

ها عبارت است از:ها در نظر اتمیستهاي اتمویژگی

نامحدوداند. .1

تقسیم ناپذیرند. .2

آیند.به ادراك حسی در نمی .3

ها را ادراك کنند.توانند آنس نمیبسیار خردند و حوا .4

اند.در اندازه و شکل مختلف .5

.یا نفوذناپذیري صالبتکیفیتی ندارد مگر سختی و .6

کنند.حرکت میء نامحدودند و در خال عددا .7

89 يهصفح ،1لد تاریخ فلسفه، کاپلستون، ج

از نظر الك، منشأ مفاهیم علت و معلول کدام است؟ -116

) ادراکات ناشی از حس بیرونی2 تصورات عقلی فطري) 1

) تصورات برگرفته از راه احساس یا مراقبه4 ) احساسات ناشی از تصورات3

صحیح است.» 4«پاسخ: گزینه

215 دانید؟ترین نگرش در یونان باستان میکدام فیلسوف را پیشرو مادي -117

رواقی ) زنون4 ) دموکریتوس3 ) هراکلیتوس2 امپدوکلس )1

صحیح است.» 3«پاسخ: گزینه

کند بیانی مکانیکی است.حتی بیانی که از احساس هم ارائه می دموکریتوس

کدام بحث خارج از قلمرو پدیدارشناسی هوسرل است؟ -118

) فلسفه ماتقدم4 ) هست بودن3 ي محض) فلسفه2 ) ذوات1

صحیح است.» 3«پاسخ: گزینه

ها، شود که از ثمرات پدیدارشناسی هوسرل است و مباحث مهم پدیدارشناسی ذاتنسیالیسم مطرح میي اگزیستاهست بودن در فلسفه

ی و ... هستند.حیث التفات

در کدام فیلسوف، تمایل به عقالنی کردن نظري اصول عقاید مسیحی به اوج اعتالي خود رسید؟ -119

) الیب نیتس4 ) دکارت3 ) هگل2 ) الك1

یح است.صح» 2«پاسخ: گزینه

هگل اوج تمایل به عقالنی کردن نظري اصول عقاید مسیحی با نظریه پدیدارشناسی روح است.

کنند؟ي اخالقی طرفداري میگرایانمعرفتی معموال از کدام آموزهتجربه -120

گراییوظیفه )2 ) سودگرایی1

گرایی) فضیلت4 گرایی) تحلیل3

صحیح است.» 1«پاسخ: گزینه

داند؟کدام مورد را دکارت جزو تصورات اکتسابی می -121

) تصور امتداد4 ) تصور غول3 ) تصور اسب2 ) تصور مثلث1

صحیح است.» 2«پاسخ: گزینه

فلسفه يمجموعه 220

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ| ریاضیات عمومی |

fتابع با ضابطه -131 (x) x x x 2 2 fدر یک بازه اکیدا نزولی است. ضابطه 1 (x)1 دراین بازه کدام است؟

1 (x;x 5 2 3 2 (( x);x 1 5 12

3 (( x); x 1 3 1 52 4 (( x); x

1 3 2 1 52

صحیح است. »3«پاسخ : گزینه

f x x x x 2 2 1

x x x;x

x x x; x

x x x x

2 2 1 1

2 2 1 1 2

2 2 1 2

x

x x

x x

5 1

3 2 1 2

2 5 2

يدر بازه fتابع ,1 اکیدا نزولی است. 2

g x x

y x

y x

3 2

3 2

3 2

yx

32

xg x 1 3

2

221 توان ساخت؟چند کلمه رمز سه حرفی می DANESHGAHبا حروف کلمه -132

1 (224 2 (246 3 (252 4 (296

صحیح است. »2«پاسخ : گزینه

D A N E S H G A H D NESG AA HH

!

53 0 0 3 603

!

52 1 0 3 602

!

52 0 1 3 602

!!

5 31 2 0 151 2

!

51 1 1 3 301

!!

5 31 0 2 151 2

!!

30 2 1 32

!!

30 1 2 32

صحیح است.» 2«بنابراین گزینه .است 246هاي باال برابرمجموع حالت

xeحد عبارت -133Arctan x

21

21

2xوقتی کدام است؟

1 (11) 3 ) صفر2 2

2 4 (

صحیح است.» 1«پاسخ : گزینه

فلسفه يمجموعه 222

x xx

x x x x x

ee ( x ) e xx xlim Hop lim lim lim lim exArc tan x n x xx

11 14 43 22 4 4

4

22

2 11 0 1 1

20 22 2 221

x)خط مماس بر منحنی پارامتري -134 t t, y t t ) 2 22 2 3 )در نقطه 1 , )8 کند؟ها را با کدام رض قطع میyمحور 3

1 (113 2 (

73 3 (5

3 4 (103

صحیح است. »1«پاسخ : گزینه

x t t 2 2 y t t 22 3 1 dx tdt

2 2

dy tdt

4 3

dydy tdt

dxdx tdt

4 32 2

x t t t 28 2 8 2

dy ,dx

4 2 3 58 3 2 2 2 6

y y m x x 0 0

y x 53 86

y x

11 5 8 36 6

y

5 8 18 18 40 22 110 6 6 6 6 3

xyمشتق پانزدهم تابع -135 (x )e 2 )در نقطه 1 , )1 است؟ eچند برابر 0

1 (160 2 (180 3 (210 4 (240

صحیح است. »4«پاسخ : گزینه